

Song
·
4 mins 27 secs
·
Feb 21, 2019
Verse 1
چی میگی ، بگم تش چی هس
چی میگی بگم سبز نی تش
این همه خاله زنکی بافتن
بری برسی ببینی همه کشکی ان
-چی میشه ببینی چسبیدن
به خاکی که عمری روش خندیدن به هم
روی سرشون خونه ساختن
با مالی که هزار شب جنگیدن چه تلخ
-نباشه هستی چیستان عجیب
تموم شه تش نیست باشه پدید
مثه هدفی که گم شد تو سال و
قطاری که هر چی رفت ایستگاشو ندید
-همه اینا اگه باشه فیلم چی؟
همه بازیگرای یه سیرک شیم
همه اینا باشه خوابی تلخ
دنبال حال هم یه صبی تاریک شیم
نباشه هستی چیستان عجیب
تموم شه تش نیست باشه پدید
مثه هدفی که گم شد تو سال و
قطاری که هر چی رفت ایستگاشو ندید
-همه اینا اگه باشه فیلم چی؟
همه بازیگرای یه سیرک شیم
همه اینا باشه خوابی تلخ
دنبال حال هم یه صبی تاریک شیم
-Chorus 1
I don't want another partner
So don't try and break the spell
I can't even understand me
So don't think that you can help
When I say things and see things
That's no way on earth to tell
-What I want
What I want
What I want
When I don't even know myself
-Verse 2
چی میخوام چی میخوام چی میخوام من
بشناسم عکسیو که بالای طاقچس
چی میخواد چی میخواد چی میخواد شب
بندازه پایین منو ا بالای قاب عکس
-بشکنه منو منو بشکونتم
همون بچه کوچیک با یه پستونکم
تنها فرقی کرده جا شیطنتم
چهار تا فحش و دروغه و مشت و لگد
-از بین اینا همینو خوب بلدم
بد رفتنین گرچه خوب اومدن
راحت دل میبندن راحت دل میکنن
دروغ میگن و تو چشت زُل میزنن
منم
-مینویسم اینو با یه خودکار ریز
تو این تن دیگه نای صب جا نیس
من خودمم نشناختم هی
تو که دیگه جای خود داری
-Chorus 2
No-one wants to be lonely
But what am I to do?
I'm just trying to be honest
I don't want to hurt you too
When I'll be there, I'll be there
I know I sound confused
-But all I want
All I want
All I want
Is to one day come to know myself
-Verse 3
چی میشه اگه به آخر نرسه این باور تهشه نفسه آخره
چی میشه اگه بعد مرگ پاشیم یه نوزاد باشیم تو بغل مادرش
چی میشه اگه دیگه نبینیم همو گیر شه زمین که نرو خاک جالیز شیم
چی میشه اگه دیر شه همین قدمو پیر شه همین قلم و برگ پاییز شیم
-چی میشه بیاد ستاره ی دور
کنه خونه ها رو به ثانیه پودر
بگیریم آتیشو یه کام دیگه دود
بمونه از همه دور هم یه خاطره خوب
-چی میشه باشیم عقاب جا شیر؟
شیرجه بزنیم جفت بال تو شیب
اینا قصص تو ذوق نزن
بذا
دم آخری و خوشحال باشیم
-بذا بره هر جوری میخواد این روز میشه شب این شب میشه روز باز
بذا بگن بد بودی یه جا بذا فک کنن زرنگن مردم موزمار
اینا عقده ی برد و دارن بذا برنده شن باشه درمون بیمار
بذا برن هر گوری میخوان ولی نفروش تنهاییتو ارزون و بی جا
-منم آجری که از یه دیوار موند تک و بیزار بود سقف سیاش دود
ولی دنیاشو ترک نمیکرد انگا گیر کرده بود تو خط کشیاش اون
دیوار آجری کهنه میشد میزد سرفه میبرد سر وسمت بیایون
روی آجرش نوشته بودن واس چی بدوام وقتی که سر میره خاک روش
-