

Song
·
4 mins 50 secs
·
Dec 30, 2014
اون بالا
بالای قهوه خونه ها
ماه به خون نشسته خوب نگاش کنید
زخم یه گلوله روی سینشه
حال اون خیلی بده
دعاش کنید
یه گلوله از میون قصه ها
اومده خورده درست توقلب اون
یه گلوله که
قرار بود بخوره
به تن پرنده ای تو آسمون
آسمون
-اون بالا
بالای قهوه خونه ها
ماه به خون نشسته خوب نگاش کنید
زخم یه گلوله روی سینشه
حال اون خیلی بده
دعاش کنید
-به تن پرنده ای تو آسمون
آسمون
-اون بالا
بالای قهوه خونه ها
ماه به خون نشسته خوب نگاش کنید
زخم یه گلوله روی سینشه
حال اون خیلی بده
دعاش کنید
-وای اگه شکارچیا قصه بگن
همه جا رو بوی باروت میگیره
دنیا پیش چشم آهو تار میشه
توی دره ها میفته میمیره
-دنیایی که ما میخواستیم این نبود
خواب آیینه و گل دیده بودیم
روی رودخونه طغیان وخطر
خواب طولانی پل دیده بودیم
-بعضی شب ها وقتی آدما خوابن
به جزعاشقا به جز دیونه ها
-ماهو توی کفن خون میپیچن
اون بالا
بالای قهوه خونه ها
-اون بالا
بالای قهوه خونه ها