

Song
·
3 mins 6 secs
·
Dec 25, 2012
سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش
-گه میفتد از این سو گه میفتد از آن سو
آن کس که مست گردد خود این بود نشانش
-چشمش بلای مستان ما را از او مترسان
من مستم و نترسم از چوب شحنگانش
-ای عشق الله الله سرمست شد شهنشه
برجه بگیر زلفش درکش در این میانش
-اندیشهای که آید در دل ز یار گوید
جان بر سرش فشانم پرزر کنم دهانش
-آن روی گلستانش وان بلبل بیانش
وان شیوههاش یا رب تا با کیست آنش
-این صورتش بهانهست او نور آسمانست
بگذر ز نقش و صورت جانش خوشست جانش
برجه بگیر زلفش درکش در این میانش
-اندیشهای که آید در دل ز یار گوید
جان بر سرش فشانم پرزر کنم دهانش
-آن روی گلستانش وان بلبل بیانش
وان شیوههاش یا رب تا با کیست آنش
-این صورتش بهانهست او نور آسمانست
بگذر ز نقش و صورت جانش خوشست جانش
-دی را بهار بخشد شب را نهار بخشد
پس این جهان مرده زندهست از آن جهانش

Behzad Leito&Tamara&Ashkan Kagan