

Song
·
3 mins 10 secs
·
Feb 28, 2020
ای که پهلو زده بر قرص قمر چشمانت
عالمی محو تماشای لب خندانت
-من نگویم سخنی جز سخن از خنده ی
تو چه شود سر بگذارم به روی دامانت
-نکند روزی بگویی سخنی از حالت
دلخوشم من به همین چند خبر از احوالت
-همه ترسم شده چشمان گنهکار
کار رقیب نکند زلف تو بیرون برود از شالت
-وای از چشم جادوگر تو کاش من بنشینم
بر تو ای جان که تو تاج سرمی پیش آ نیمه دیگرمی
-جانم تو چه خوش نشسته ای به قلب ویرانم
از همان لحظه که دیدمت پریشانم
-جانم تو چه خوش نشسته ای به قلب ویرانم
از همان لحظه که دیدمت پریشانم
کار رقیب نکند زلف تو بیرون برود از شالت
-وای از چشم جادوگر تو کاش من بنشینم
بر تو ای جان که تو تاج سرمی پیش آ نیمه دیگرمی
-جانم تو چه خوش نشسته ای به قلب ویرانم
از همان لحظه که دیدمت پریشانم
-جانم تو چه خوش نشسته ای به قلب ویرانم
از همان لحظه که دیدمت پریشانم
-ماهی به خدا دلیل زیبایی این راهی خوش
به حال من که تو با دلم همراهی
-تو خودت شاهی جان جانانی نکند با من نمانی
تو خودت شاهی جان جانانی نکند با من نمانی
-وای از چشم جادوگر تو کاش من بنشینم
بر تو ای جان که تو تاج سرمی پیش آ نیمه دیگرمی
-جانم تو چه خوش نشسته ای به قلب ویرانم
از همان لحظه که دیدمت پریشانم
-جانم تو چه خوش نشسته ای به قلب ویرانم
از همان لحظه که دیدمت پریشانم
-جانم لحظه ای بدون تو نه نتوانم
جانم لحظه ای بدون تو نه نتوانم