

Song
·
6 mins 36 secs
·
Dec 14, 2013
امشب انگار خون تازه ای تو رگهای منه
یکی از عمق سکوتم داره فریاد میزنه
منو از جاده نترسون نگو که فاصلمون
صد تا کفش سربیو صد تا عصای آهنه
-تو سرم افتاده امشب هوس قدم زدن
رد شدن از دل آتیش تو یه چشم به هم زدن
پا به پای سیم گیتار خوندن از گذشته ها
تو هوای روشن و پاک ترانه دم زدن
-نازنین فقط توی همین نفس با من باش
بگو هستی که برم به این قفس با من باش
گوش بده نبض ترانه تنها با تو میزنه
بی بی ترانه ها تویی و بس با من باش
-بیا امشب از حصار هر بهانه رد بشیم
لهجه ناب و زلال این شبو بلد بشیم
ما دوتا رودخونه ایم تو دریا میرسیم به هم
نکنه طعمه دیواریا سرده سد بشیم .
-نازنین فقط توی همین نفس با من باش
بگو هستی که برم به این قفس با من باش
گوش بده نبض ترانه تنها با تو میزنه
بی بی ترانه ها تویی و بس با من باش
-بیا امشب از حصار هر بهانه رد بشیم
لهجه ناب و زلال این شبو بلد بشیم
ما دوتا رودخونه ایم تو دریا میرسیم به هم
نکنه طعمه دیواریا سرده سد بشیم .
-ولی انگار که دارم با خودم حرف میزنم
نازنینم تو کجایی صداتو نمیشنوم
نگا کن فقط یه سایه پابه پای من میاد
سایه طعنه میزنه تنها رفیق تو منم
-نازنین فقط توی همین نفس با من باش
بگو هستی که برم به این قفس با من باش
گوش بده نبض ترانه تنها با تو میزنه
بی بی ترانه ها تویی و بس با من باش