

Song
·
3 mins 15 secs
·
Jan 24, 2013
دو دریچه، دو نگاه، دو پنجره
دو رفیق، دو همنشین، دو حنجره
-دو مسافر، تو مسیر زندگی
دو عزیز، دو همدم همیشگی
-با هم از غروب و سایه رد شدیم
قصه ی عاشقی رو بلد شدیم
-فکر میکردیم آخر قصه اینه
جز خدا هیشکی ما رو نمی بینه
-دو غریبه، دو تا قلب در به در
دو تا دلواپس این چشمای تر
-دو تا اسم، دو خاطره، دو نقطه چین
دو تا دورافتاده ی تنها نشین
-عاقبت جدا شدن دستای ما
گم شدیم تو غربت غریبه ها
جز خدا هیشکی ما رو نمی بینه
-دو غریبه، دو تا قلب در به در
دو تا دلواپس این چشمای تر
-دو تا اسم، دو خاطره، دو نقطه چین
دو تا دورافتاده ی تنها نشین
-عاقبت جدا شدن دستای ما
گم شدیم تو غربت غریبه ها
-آخر اون همه لبخند و سرود
چشم پر حسادت زمونه بود