%2Ff52109272b8e8e5.jpg&w=640&q=75)
%2Ff52109272b8e8e5.jpg&w=640&q=75)
Song
·
5 mins 21 secs
·
Mar 17, 2018
ورس ۱
-کلی انگیزه داشتم حیف شد
حالام بالام ولی رو سِیف مُد
این همه راهو برو به امید فردایی
که یهو می بینی غیب شد
-اَجی مَجی لا فَرَجی
یه عده فعّالن و ما فلجیم
تو این وضعیت واقعا عجیب
باس کلی دُم رو با قلم چید
-این بحث رو نمیشه تعبیرش کرد
می گن آینده رفته از این کشور
واسه جماعت گنجشک روزی
آینده یعنی همین امشب
-ولی جیک نزن درخواست نکن
دیگه هیچ رقمه پرواز نکن
ساکت هیس نخند آواز نخون
باس کلی دُم رو با قلم چید
-این بحث رو نمیشه تعبیرش کرد
می گن آینده رفته از این کشور
واسه جماعت گنجشک روزی
آینده یعنی همین امشب
-ولی جیک نزن درخواست نکن
دیگه هیچ رقمه پرواز نکن
ساکت هیس نخند آواز نخون
دیگه واسه هیچ نفر راه باز نکن
-منظور اینه که به زور خواب باشی
باس یادت بره که یه روز بال داشتی
دست بسته جلو قُلدُر
تهش میشه مملکت گُل و قُلقُل
-هر کی رسید یه پاپوش برید
هر کی تونست از این چارگوش گریخت
حرفات رو نمی تونی بازگوش کنی
مجبوری بشینی که باز، گوش کنی
-لای جوونا صحبت وصیت
و گریزونیم از لغت نصیحت
و محاسن روی صورته نه سیرت
و نشستیم روی گسل حقیقت
-اونا که شب ها تو ضیافتن
از اون سر دنیا می گه ویوا وطن
با چند تا کلمه پی نیابتن
فقط آدما هیزم سیاستن
- -همخوان
-با اینکه مغز درگیر کاره
فکرم زیر تیر داره
مقصد دیگه تیره تاره
ولی من می مونم
-می دونم می خوان از من چی بسازن
حتی تو فکرشون من نمی بازم
بذار حالا روم شطرنجی بذارن
ولی من می مونم
- - -ورس۲
-می زنن بهم قُر نمیشم
منو شوکه نمی کنه فُرم این شهر
آدم ها مثل چاهین که هر چی
حال بدی انگاری پر نمیشن
-واسه من غریبه نمای شهر
انگار همه بازیگر نمایشن
روز ها همه چی رو می بینم
و بهش فکر می کنم توی تمام شب
-حالا فاز بد نگیر و کله بکوب
به باقی راه جلو بله بگو
بلا بارونه مَرهَم با قطره چکون
دیگه راه چاره میشه خنده ژِکوند
-سنجشمون، گردش پول
یعنی ارزش ها افتاده از چشمون
یکی فلسفه هاشو تا دسته چپوند
واسه اثبات فلسفه کله شکوند
-دیدِ هرزه گرد
نیمه حمله ور
تیز و اهل فن
که کی به صرفه تره
-اینه مهد فخر
دیگه معرفت
دید و حد فهم
زیر خط فقر
-ظاهر رو ببینی اصل هوش
تو باطن جای مغز فضله موش
لای برند ها خودشو پیچیده
هویت و هسته پوچ
-عین میوه های هورمونی
پی زَر و کیسه های پُر پول
که جار بزنی و دیده ها رو کور کنی
با ایده های فُرغونی رُخ بگیری
و میز کارو پر کنی
-از جماعت لق کندم
این بادبادک ها به یه نخ بندن
این چهره عصبی گارد قلبیه
که خیلی ها اومدن و زخم کردن
- -همخوان
-با اینکه مغز درگیر کاره
فکرم زیر تیر داره
مقصد دیگه تیره تاره
ولی من می مونم
-می دونم می خوان از من چی بسازن
حتی تو فکرشون من نمی بازم
بذار حالا روم شطرنجی بذارن
ولی من می مونم
- -ورس۳
-واسه همینه زندگی رو مبارزه می بینم
با برنامه مقابلت می شینم
من اعصاب بیست سال دیگمو
الان دارم از بدن خودم مساعده می گیرم
-پوست شهر رو جلو همه می کنم
اون زیر پره از مغز بی هدف
من جواز سانسور رو نمیدم
حرف قشنگا رو که همه می زنن
-رپ یعنی حجامت روح
تنبیه قضاوت کور
تفکیک عدالت و زور
خونه آخر، تجارت و پول
-تو حرف و عمل همه کار ها در حد
تا قَلَم رو دارم از همه دارا تَرَم
ولی یه وقتا حس می کنم حالم خوش نیست
یه حَمزه میشه چَتر بالا سَرَم
-و با کلمه تصویر مرداب رو کشیدم
اونجا که منو به صُلّابه کشیدن
به جا اینکه از پا افتاده بشینم
دندون نیشم رو سُمباده کشیدم
-دیگه مهم نیست چه سالیه
از این جا به بعد وقت اضافیه
میری سرپایینی و سرعت می گیری
می بینی شصت ساعت یعنی یه ثانیه
-تا وقتی وداع بگی دار فانی
کارت اینه که پر کنی جای خالی
انگار افتادی وسط چاه تاریک
فقط تصویر ماهو داری
-از اونجا که بُریده شد بند ناف
تا اون وقتی که پایان یه خط صافه
قدم ها رو یه جوری من می کوبم …