%2F7ab4a3bb.jpg&w=640&q=75)
%2F7ab4a3bb.jpg&w=640&q=75)
Song
·
4 mins 44 secs
·
Nov 7, 2012
سخته حرفم، ولی باید رفت
دیگه، تمومه دیگه بریدم
-دیگه، خستم از اینکه هرچی
هی اومدمو، نرسیدم
-سخته حرفم، ولی باید بدونی خستم
ولی باید بدونی که میرم
-با یه یادگاری رو دستم
با یه یادگاری رو دستم
-سخته رفتن، بس که سردم
من حرفه دلهای شکستم
-من با هر، خاطره با غم
میرم با اینکه وابسته ام
-سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا رو بستم
با یه یادگاری رو دستم
-سخته رفتن، بس که سردم
من حرفه دلهای شکستم
-من با هر، خاطره با غم
میرم با اینکه وابسته ام
-سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا رو بستم
-من، از غروب جمعه ام
حتی از سکوت صبح ام
-خستم ...
- -سخته حرفم، رسیده وقت رفتن
به یاد اون روزا که اسمت هر یه سطر رو دفتر
-نقش می بست چشم با اشک خیرست به
فردایی که تو زندگیم یه بخش دیگه است
-من نمیدونم، بهت نمیومد
که خودتو بکشی کنار از کنار من تو بری گلم
-نخواستی بفهمی اینو که من عاشقتم
فهمیدم، حق میدم بهت باشه بخند
-به من، واقعا که حق داری بخندی
که با اون نگاهت منو به رگباری ببندی
-که، بد تر از 100 تا گلوله سربِ داغه
با تو فکر میکردم طلوع صبحه آخه
-تا وقتی بودی توی زندگیم من غم نداشتم
-واست تا جایی که تونستم من کم نذاشتم
البته خودم میخواستم اینا منت نیست
-ولی با تو بودن واسه من مِن بعد ریسکه
دیگه با خاطرات باتو خوشم
-پس، چون که حتی فکر بی تو بودن کشنده است
بذار بگم، آخرین سطرمو بخونی
-من میرم، تا شاید تو قدرمو بدونی ...
- -سخته رفتن، بس که سردم
من حرفه دلهای شکستم
-من با هر، خاطره با غم
میرم با اینکه وابسته ام
-سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا رو بستم
-من، از غروب جمعه ام
حتی از سکوت صبح ام
-خستم ...
- -سخته حرفم، رسیده وقت رفتن
گذشت اون روزا تو حرفها بودی حرف اول
-حس میکردم اخیرا حرفهات با خراشه
اونجا بود که قهمیدم این قصه آخراشه
-وقت رفتنه و وقت دفن قلبمه
و خودت میدونی تمومه الکی جو نده
-حرف های تلخت هم که نمک زخممه
و تنها دلخوشیم به قلم دستمه
-و باز منمو حسرت اینکه
دوباره تنها
-و از خدا حالا میخوام من دو بال پرواز
میدونی چند بار گفتم تو مال من باش؟ بگذریم
-دیگه ز دستم در رفته شمار دردا
تو که میدونستی من تکیه گاه محکمتم
-بگو با من دیگه چرا دِ آخه نوکرتم
من که هر دقیقه ام وابسته به دقیقه ی تو بود
-من که حتی لباس تنم به سلیقه ی تو بود
منی که دست هیچ کسی رو با وجودم نمی گرفتم
-تو باعث شدی که توی قلبم بمیره نفرت
رسیده وقت رفتن
-هر چند، من از دلت خیلی وقته رفتم
باشه تو بردی و اینا برات افتخارن
-هه ، تو ختم عالمیو منم اِندِ خامم
فک نکنی اهل جبران یا انتقامم
-خودم باید دقت میکردم تو انتخابم...
- -سخته رفتن، بس که سردم
من حرفه دلهای شکستم
-من درد تموم دنیا ام
که زخم هامو خودم بستم
-سخته رفتن، تلخه حرفم
ببین من درا (درها) رو بستم
-من، از غروب جمعه ام
حتی از سکوت صبح ام
-خستم ...