Nemiad Esmet

یهو خیلی بد شدی

تا فهمیدی دارم اعتیاد بهت

نه نه دیگه نمیاد اسمت

رو لبام و دیگه اون حسه

عاشقونه مرده واسه من

و بدجور تموم شد آخر قصه

هرچی داشتم هرچی داشتی

قول دادی باهم بد نباشیم

ولی هم حرفات دروغ بود برام

هم چشمات شبیه قبلناش نی

به هم میریختم هربار که میرفت

فکر میکرد حرفاش بی ربط نی

همیشه بازیم میداد ولی

تو روم دلسوز و پشتم میخندید

کاش اصلا پیداش نمیشد

یا که بینمون به هم نمیخورد

نمیخواستم باهاش بجنگم

چون قطعا هیچوقت نمیبرد

دوست داشتن تهش میشه

وایسادن پشت شیشه

با فکر به اینکه الان کجاست؟

یعنی

بارون میاد خیس نمیشه؟

دیگه گذشته کار از این حرفها

کسی نمیدونه چی میشه فردا...

دو در دو ش که چهارتا نشد

رفت دنبال بهتر از ما...

نه نه دیگه نمیاد اسمت

رو لبام و دیگه اون حسه

عاشقونه مرده واسه من

و بدجور تموم شد آخر قصه

هرچی داشتم هرچی داشتیم

قول دادی باهم بد نباشیم

ولی هم حرفات دروغ بود برام

هم چشمات شبیه قبلنات نی