

Song
·
3 mins 57 secs
·
Dec 12, 2016
به سویم با لب خشک آمدی با چشم تر رفتی
حلالم کن که از سرچشمه ی من تشنه تر رفتی
-میان دلبران پابندی مهرت سرآمد بود
چه ها دیدی که با دل آمدی اما به سر رفتی
-سر و سری ست با خورشید آن چشمان روشن را
که هرچه بیشتر سویت دویدم پیشتر رفتی
-تو را همشیره ی مهتاب می دانم که ماه آسا
به بالینم سر شب آمدی وقت سحر رفتی
-تو با باد شمالی نسبتی داری؟ که همچون او
رسیدی بی صدا از راه دور و بی خبر رفتی