

Song
·
2 mins 15 secs
·
Oct 8, 2016
دل زارم فغان کم کن
تو اشک از دیدگان کم کن
غم و ناله ز جان کم کن
وای چه ناله ها که از دل به راهت نمودم من
بهره ای از آن به عمرم به جز غم ندیدم من
مرا کشته نگاه تو
نشینم چشم به راه تو
که بینم روی ماه تو
گشته سجده گاه من ماه من کعبه رویت
دل شده اسیر دام خم و تاب گیسویت
-بازا و بنشین یکدم که به لب آمد جان عزیزم از انتظارت
قهر و جدایی بس کن که بستهء دامم و مرغ دل شد شکارت
بهر تو میسوزد دل ولی تو نداری ز حال زارم خبری
آه جگر سوزم را به دل تو زیبا ز چه نبود اثری
بیا بر من بیا و ببین که آمده بی تو چه به سر من
مه پیکر من سیمین بر من بیا و ببین تو چشم تر من