

Song
·
4 mins 19 secs
·
Jul 3, 2013
هنوزم تو خیابون دنبال سنگ ریزه میگردم
تا دلم واسه بچگیام تنگ میشه میخندم
-هنوزم تو جیبم خورده جای برگ تراوله
رستورانی که شام میخورم دکه فلافله
-هنوزم از رقص و فریاد و شلوغی بیزارم
شبم با صدای فرهاد و فروغی بیدارم
-هنوزم به بازی زمونه قهقه میخندم
و زیر دوش اب حموم و به چه چه میبندم
-هنوز با امید به آینده حسابی میکوشم
از بی پولیم شلوارمو سه سالی میپوشم
-یه چند سالی میشه به امید فردا سرحالم
یه چند سالی میشه که شب یلدا سر کارم
-همیشه خودمو از یه شخص لاشی سوا دیدم
تو سلمونیم سرمو با ماشین تراشیدم
و زیر دوش اب حموم و به چه چه میبندم
-هنوز با امید به آینده حسابی میکوشم
از بی پولیم شلوارمو سه سالی میپوشم
-یه چند سالی میشه به امید فردا سرحالم
یه چند سالی میشه که شب یلدا سر کارم
-همیشه خودمو از یه شخص لاشی سوا دیدم
تو سلمونیم سرمو با ماشین تراشیدم
-همیشه با ورق و قلم تنها و ویلونم
همیشه حباب میدم با چند کام ِ قلیونم
-مادر ، میگه من خودمو از درد و غصه کشتم
کاش میدونست که با دعاش گرم و قرصه پشتم
-کاش میدونست نصیحت حرفاشو میگیرم
کاش میدونست میمیرم تا اشکاشو میبینم
-زمونه هیچوقت یه فقیرو ندیده باشه راحت
به امثالی چون من میگن فقیر با شرافت
-زمونه ما رو ترک و کرد و در سرشه طلاق
زمونه جای شیر زده توو پرورش کلاغ
-همیشه دست به قلم و خط به ورق سیاه روزم
همیشه رسم ادب و از بی ادب می اموزم
کسی که گمراه شد ، دست به کار بی ابرو زد
کسی که گمراه موند ، سر به راه بیابون زد
-هنوزم تو پیاده رو قدم که میزنم
نونی دیدم میزارم گوشه لگد نمیزنم
-هنوزم پاتوق تفریحاتم رود خونه و نهره
پاتوق ارامشمم تو زورخونه ی شهره
-من همیشه از اشک و گریه شدید خیس خیسم
وقتی با تمام غرور از شهید مینویسم
-تو وجودمم ندارم از سابقه شکایت
عشق داش آکل ¹ صادق هدایت
-هنوزم مینویسم و هست بیماری تو تنم
من افتخار میکنم به ایرانی بودنم
-بدون نام ایران مساوی با رعشه ی بدنه
هنوزم پلاک گردنم نقشه ی وطنه
-شم "D&G" اهل مدم نیسم "پوما" یه روز
اینده همونی میشم که امروز می اندیشم
-تو هم بدون اینده همونه که بهش یقین داشتی
همون نهالی که به طرز بهترین کاشتی
-پس آینده رو میشه به دید دیگر دید
این سیب نارس کنار و سیب دیگر چید
-میشه نهال خوشبحتی رو در حومه ی خود کاشت
میشه تلاش و کوشش و سر لوحه ی خود داشت
-ما آیندمون رو به طرز عالی ای میسازیم
ما ایرانی ها همه رو به اتیه می تازیم
-اینده پر از رازه و ما ناجی ِ این رازیم
نمره مال ماست تو این بازی ریاضی
-همیشه دست به قلم و خط به ورق سیاه روزم
همیشه رسم ادب و از بی ادب می اموزم
کسی که گمراه شد ، دست به کار بی ابرو زد
کسی که گمراه موند ، سر به راه بیابون زد