%2F87e71717c6c5e4d.jpg&w=640&q=75)
%2F87e71717c6c5e4d.jpg&w=640&q=75)
Song
·
4 mins 12 secs
·
Jan 13, 2019
هی ، با من همه روزای بدو رو کن
فندکتو بگیر و همین یه نخو دود کن
با فرد غربتی که خلاصه با اینا غریبه اس
غربتی ای که دو ساله "آوینا" ندیده اس
-من ، همون که از کناریم باز خوردم
من ، هنوز درگیر برگ پاسپورتم
از وطن رونده شدم و من قطعا مونده شدم و تو رپم همه حرفایی که زدم خونده شدن
-من ، یه فرد بیمارم که تو مرز سی سالم و
به خودم میگم چطور بگیرم درز سیگارمو
روزی یکی منو بازی دادش بد
برد و پرونده رو دست قاضی دادش رفت
-حاجی یادش رفت ، که چیا دیدم بعدش
بعدش فهمید که حامدم زیرآبی بلدش
آری دنیا ، گرگ پیرو شبونه سیر کرد و
این گرگ پیرو ، تقدیر و زمونه پیر کرد
-من ، همونم که هرشبو بیدار موند
به خودم میگم چطور بگیرم درز سیگارمو
روزی یکی منو بازی دادش بد
برد و پرونده رو دست قاضی دادش رفت
-حاجی یادش رفت ، که چیا دیدم بعدش
بعدش فهمید که حامدم زیرآبی بلدش
آری دنیا ، گرگ پیرو شبونه سیر کرد و
این گرگ پیرو ، تقدیر و زمونه پیر کرد
-من ، همونم که هرشبو بیدار موند
و تنها فرقش حالا شب میکنم سیگار دود
من همونیم که یه روزی هیشکی باورم نداشتو
همه حرفامم همش تو دیوار بود
-و وقتی دیدم همه دور و برم کلاه بازن
هی کلاه برمیدارن و میزارن کلاه بازم
تنها بودم هیشکی نیومد به ملاقاتم
دیدم همه گیر مذاهب و خرافات ان
-یه مشتی بیسواد هرزه پی گیر و دار غزه
یعنی خفت ملت و همین ریدمان محضه
یعنی درهایی بچینی و تو خرابی بشینی
هرکی چاره ای نداشت و رفت و فراری ببینی
-بزار دستاتو توی دست من
بزار آروم بگیرم
حالا تنهام و پر بغض و درد
می خوام آروم بمیرم
-خیلی تجربه ها سرش دادم هزارتا سوخت
این زمونه خیلی چیزا رو به من یه جا اموخت
-به من آموخت که موسیقی بی نوا و آواره
پول تو درس نیست ، تو بیسواد بازاره
به من آموخت که بی دینی در دین و فراگیره
آموخت که هنر دست بی هنرا گیره
-یعنی طلبه ای که ببینی حال اساسی داشت
هه ، هنر و بی خیال و شاخ مجازی باش
نه اینکه این جمله ها ساده باشه واسم ، گفتنش
من همه چیمو صادقانه دادم
-توی این راه ، به بیراهه کشیدمو
بی واهمه چشیدم طعم درد ملتی رو که به ویرانه رسیدن
-جیب پدری که هرهفته خالی است
اشک از چشم کارگر هفت تپه جاری است
و ژن خوبی که میره هر دفعه پاریس
اشک از چشم کارگر هفت تپه جاری است
-بزار دستاتو توی دست من
بزار آروم بگیرم
حالا تنهام و پر بغض و درد
می خوام آروم بمیرم
-هیچ جا وطن نمیشه ، خارجم الکی ریسکه
وقتی میای می بینی اینور مرز هم خبری نیس که
انتظارت اینه روی سرت گل بپاشن
خونه ای که نموند باید به فکر کلبه باشن
-هی قدم میزنم این روزا رو هدر میدم و کل کوچه ها رو از دم دیدم
بگو چرا من تبعیدم
بگو چرا حق کارگر لحظه آخر هرچه کار کرد زدن زیرش
بچه اش گرسنه اس و میگی میکنیش بعدا سیرش
ولله نه تو ، می مونی نه امثال تو
دنیا هم عجیب گرده یه روزه میگیره بد پاچتو
-عین تخته نرده دنیا جفت شیش رو همه
اما عین اشک مرده دنیا قفلیش رو غمه
حین خنده ، میشینی پای خندوانه داشی
اما خیلی سخته که جای کولبر مرز بانه باشی
-دوباره بشنو این کارو تا محو واژه ها شی
بدون ، سخته که جای کولبر مرز بانه باشی
-حالا تنهام و پر بغض و درد
می خوام آروم بمیرم