%2F94b62b6210ab421.jpg&w=640&q=75)
%2F94b62b6210ab421.jpg&w=640&q=75)
Song
·
5 mins 35 secs
·
Nov 22, 2015
چون عهده نمیشود کسی فردا را
حالی خوش کن تو این دل شیدا را
می نوش به نورماه.ای ماه که ماه
بسیار بتابد و نیابد ما را
-من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
-ابر آمد و زار بر سر سبزه گریست
بی بادهٔ گلرنگ نمیباید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست