

Song
·
6 mins 14 secs
·
Jan 24, 2013
دلسوخته تر از همه ی سوختگانم
از جمع پراکنده ی رندان جهانم
در صحنه ی بازیگری کهنه ی دنیا
عشق است قمار من و بازیگر آنم
با آن که همه باخته در بازی عشقند
بازنده ترین است در این جمع نشانم
ای عشق از تو زهر است به کامم
دل سوخت ،
تن سوخت
ماندم من و نامم
-دلسوخته تر از همه ی سوختگانم
از جمع پراکنده ی رندان جهانم
عمریست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
-ای دوست مزن زخم زبان جای نصیحت
بگزار ببارد به سرم سنگ مصیبت
من زنده از این جرمم و حاضر به مجازات
مرگ است مرا گر بزنم حرف ندامت
دلسوخته تر از همه ی سوختگانم
از جمع پراکنده ی رندان جهانم
عمریست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
-ای دوست مزن زخم زبان جای نصیحت
بگزار ببارد به سرم سنگ مصیبت
من زنده از این جرمم و حاضر به مجازات
مرگ است مرا گر بزنم حرف ندامت
-باید که ببازم با درد بسازم
در مذهب رندان این است نمازم
در مذهب رندان این است نمازم
-عمریست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
-من در به در عشقم و رسوای جهانم
چون سایه به دنبال سر عشق روانم
او کهنه حریف من و من کهنه حریفش
سرگرم قماریم من و او رو سر جانم
باید که ببازم
با درد بسازم
در مذهب رندان این است نمازم
در مذهب رندان این است نمازم
-عمریست که می بازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
دلسوخته تر از همه ی سوختگانم
از جمع پراکنده ی رندان جهانم