

Song
·
6 mins 13 secs
·
Jan 24, 2013
چون سرابی در کویر ، چون خیالی دلپذیر
رفته بودی آمدی ، اما چه دیر ، اما چه دیر
-رفتی و آمد بهار ، بیقرارم بیقرار
خاطراتت را فقط از من مگیر ، از من مگیر
-از میان قاب دودی رنگ شیشه
می بریدی از من اما تا همیشه
تا همیشه ، تا همیشه
-با همه دریا دلی دل را به دریاها زدم
پشت پا بر اصل بی بنیاد این دنیا زدم
-با هزاران آرزو ، با صد هزار شوق و امید
از پس دیروز و امروز ناگهان فردا رسید
-ای دریغ از عمر رفته ، ای دریغ
قصهٔ ابریشم و بیداد تیغ
-ای دریغ از عمر رفته ، ای دریغ
با همه دریا دلی دل را به دریاها زدم
پشت پا بر اصل بی بنیاد این دنیا زدم
-با هزاران آرزو ، با صد هزار شوق و امید
از پس دیروز و امروز ناگهان فردا رسید
-ای دریغ از عمر رفته ، ای دریغ
قصهٔ ابریشم و بیداد تیغ
-ای دریغ از عمر رفته ، ای دریغ
قصهٔ ابریشم و بیداد تیغ
-خاطراتم لحظه لحظه رنج موعودم شده
چشمه وقت تشنگی آب گل آلودم شده
-همچو ماه آسمان از من گریزان میشوی
مثل شب در ظلمت هر سایه پنهان میشوی
-چون سرابی در کویر ، چون خیالی دلپذیر
رفته بودی آمدی ، اما چه دیر ، اما چه دیر
-رفتی و آمد بهار ، بیقرارم بیقرار
خاطراتت را فقط از من مگیر ، از من مگیر
-از میان قاب دودی رنگ شیشه
می بریدی از من اما تا همیشه
تا همیشه ، تا همیشه
-با همه دریا دلی دل را به دریاها زدم
پشت پا بر اصل بی بنیاد این دنیا زدم
-با هزاران آرزو ، با صد هزار شوق و امید
از پس دیروز و امروز ناگهان فردا رسید
-ای دریغ از عمر رفته ، ای دریغ
قصهٔ ابریشم و بیداد تیغ
-ای دریغ از عمر رفته ، ای دریغ
قصهٔ ابریشم و بیداد تیغ