

Song
·
6 mins 37 secs
·
Jul 15, 2013
بیا دست قشنگ مهربانت را عصایی کن که برخیزم
و شور انگیز و شوق آلود بدامان شقایقها بیاویزم
-بدزدم تیشه فرهاد عاشق را و بی پروا چنان رعدی بنای سنگی غم را فرو ریزم
-بسازم کلبه عشقی میان باغ فرداها و حافظ وار بر بام فلک طرحی دگر از عشق اندازم و نقش دیگری ریزم
بیا واکن لبانم را به تکرار سرود عشق که من آن مرغ غمگین شباویزم
-دلم می خواد تو سفره مون
-یه لقمه نون داشت پر عشق
-وسط برکتش میشد
-هر چی که خواست از خود عشق
-دلم می خواست تو باغچه مون می کاشتمت
-گل می دادی
-یه لقمه نون داشت پر عشق
-وسط برکتش میشد
-هر چی که خواست از خود عشق
-دلم می خواست تو باغچه مون می کاشتمت
-گل می دادی
-رنگ و وارنگ از همه رنگ نرگس و سنبل می دادی
-دلم می خواست میشد واست
-دشت رو چراغونش کنم
-ماه رو بزارم تو چشات
-ستاره بارونش کنم
-وسط میدون ببرم بازار رو ارزونش کنم
-داد بزنم خاطر خواتم عشق رو فراوونش کنم
-گلاب قمصر میشدی به مرگ گل جون میدادی شاخه به شاخه برگ به برگ به لپشون خون میدادی
-گریه عاشق میشدی نم نم بارون میدادی به شاعرای در به در شعر فراوون میدادی