

Song
·
4 mins 35 secs
·
Dec 14, 2016
از حرفهای تو غزل
از چشمهای تو عسل
-با فصل روسری تو، بوی ترنج میرسه
دستهاتو که به من بدی، دستم به گنج میرسه
-از یه طرف با حس خوب، از یه طرف با روی خوب
تو میرسی و میرسم، من به یه آرزوی خوب
-آباد میکنند منو، ویرونه میکنند منو
این چشمهای لعنتی دیوونه میکنند منو
-باید یه لحظه از تو رو صد سال زندگی کنم
آینده و گذشته رو تو حال زندگی کنم
-وقتی که من هر گره از موهاتو باز میکنم
از بس که طول میکشه عمر دراز میکنم
-تو اومدی ببینی از چی گر گرفته شب من
دیدی نفسهای خودت کبریت میکشن به من
این چشمهای لعنتی دیوونه میکنند منو
-باید یه لحظه از تو رو صد سال زندگی کنم
آینده و گذشته رو تو حال زندگی کنم
-وقتی که من هر گره از موهاتو باز میکنم
از بس که طول میکشه عمر دراز میکنم
-تو اومدی ببینی از چی گر گرفته شب من
دیدی نفسهای خودت کبریت میکشن به من
-وقتی محال بودنت، من فرض میکنم تو رو
از راه دور با خودم، هممرز میکنم تو رو
-باید یه لحظه از تو رو صد سال زندگی کنم
آینده و گذشته رو تو حال زندگی کنم
-وقتی که من هر گره از موهاتو باز میکنم
از بس که طول میکشه عمر دراز میکنم