

Song
·
5 mins 48 secs
·
Jan 24, 2013
سرتاسر خیال من
نقاشیای کاشیاش
سبز میشن و ناز میکنن
مست و شبا تو کوچه هاش
هوای آواز میکنن
-هوا هر وقت که بارونیست
تو فکر من چراغونیست
پرم از خاطرات تو
همونایی که می دونی
-مگه یادم میره یک دم
تا هر وقتی که من زنده م
تو بانی یه مشت شعری
هم الان هم در آینده م
-دلم می خواد بیام پیشت
بزارم سر روی دوشت
بگم می میرم از عشقت
برم گم شم تو آغوشت
مگه یادم میره یک دم
تا هر وقتی که من زنده م
تو بانی یه مشت شعری
هم الان هم در آینده م
-دلم می خواد بیام پیشت
بزارم سر روی دوشت
بگم می میرم از عشقت
برم گم شم تو آغوشت
-من و تو زیر بارون بود
به جون هم قسم خوردیم
تو چشم هم نگاه کردیم
نگاه کردیم از عشق مردیم
-سرتاسر خیال من
هزار تا باغ دلگشاست
هزار تا عشق دم بخت
منتظر یه پاگشاست
-تو سرسراش یه مثنوی
راز و نیاز معنوی
پس تو کجایی ابدی ؟
کجای این تیره شبی ؟
-رو آیه های بارونی نوشتم
بسته به تو جونم و سرنوشتم
تو مظهر تحملی تو ماهی
عشق منی برام تو تکیه گاهی
-سرتاسر خیال من
نقاشیای کاشیاش
سبز میشن و ناز میکنن
مست و شبا تو کوچه هاش
هوای آواز میکنن
-شمایل جمال تو
قلبمو روشن میکنه
نمی دونی که عشق تو
چه کاری با من میکنه
چه کاری با من میکنه
-رو آیه های بارونی نوشتم
بسته به تو جونم و سرنوشتم
تو مظهر تحملی تو ماهی
عشق منی برام تو تکیه گاهی
-رو آیه های بارونی نوشتم
بسته به تو جونم و سرنوشتم
تو مظهر تحملی تو ماهی
عشق منی برام تو تکیه گاهی