

Song
·
6 mins 28 secs
·
Jan 24, 2013
نهاد از خویش بر جا، من ، من خویش
که جان بردم به در ، از میهن خویش
نمی دانستم ای آیندگان من
-که جان هیچ است،جان هیچ است
جان هیچ است ، بی روح ازتن خویش
-ندارمتاب دلبر کندناز تو
که هم جان از تو دارم هم تن از تو
-تهی از خویشم ایران جان به غربت
تهی از خویشم ایران جان به غربت
-تو بیرون رفتی از من یا من از تو
-به خاطرت تو این قفس ، من زنده ام همین و بس
به خاطر تو این نفس ، هنوز کمی تو سینه هس
-به خاطر تو این صدا ، هر لحظه لرزید با غمی
همیشه من به یادتم ، بگو تو هم به یادمی
تهی از خویشم ایران جان به غربت
تهی از خویشم ایران جان به غربت
-تو بیرون رفتی از من یا من از تو
-به خاطرت تو این قفس ، من زنده ام همین و بس
به خاطر تو این نفس ، هنوز کمی تو سینه هس
-به خاطر تو این صدا ، هر لحظه لرزید با غمی
همیشه من به یادتم ، بگو تو هم به یادمی
-بارونیه روز و شبم واسه غمام تو مرحمی
همیشه من بیادتم بگوتو هم بیادمی
-فقط صدام کن ، واسه اشکات شونه می شم
فقط صدام کن ، واسه تو دیوونه می شم
-فقط صدام کن ، تو رو تنها نمی ذارم
اونی که می مونه می شم
-طاقت بیار خورشید من ، به خاطر یکی شدن
فاصله معنا نداره ، من و تو یک جونیم و تن
-طاقت بیار خورشید من ، ترانه مون زمزمه کن
امشب به یاد تو فقط ، اشک می ریزه میکروفون
-فقط صدام کن ، واسه اشکات شونه می شم
فقط صدام کن ، واسه تو دیوونه می شم
-فقط صدام کن ، تو رو تنها نمی ذارم
اونی که می مونه می شم
-فقط صدام کن ، واسه اشکات شونه می شم
فقط صدام کن ، واسه تو دیوونه می شم
-فقط صدام کن ، تو رو تنها نمی ذارم
اونی که می مونه می شم
-فقط صدام کن ،فقط صدام کن، فقط صدام کن
-فقط صدام کن،فقط صدام کن،فقط صدام کن
-فقط صدام کن،فقط صدام کن،فقط صدام کن