

Song
·
3 mins 8 secs
·
Jun 6, 2017
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده ی آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
-من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده ی آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
-یک جام پر از شراب دستت باشد
تا حاله منه خراب دستت باشد
این چند هزارمین شبه بیداریست
ای عشق فقط حساب دستت باشد
-من آمده ام که با تو راهی بشوم
آنی که تو از دلم بخواهی بشوم
دریا بغلم کن بغلم کن دریا
میخواهم از این به بعد ماهی بشوم
-یک جام پر از شراب دستت باشد
تا حاله منه خراب دستت باشد
این چند هزارمین شبه بیداریست
ای عشق فقط حساب دستت باشد
-من آمده ام که با تو راهی بشوم
آنی که تو از دلم بخواهی بشوم
دریا بغلم کن بغلم کن دریا
میخواهم از این به بعد ماهی بشوم
-من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده ی آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
-من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده ی آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
-زان می که شراب جاودانیست بخور
سرمایه عیش این جهانیست بخور
سوزنده چو آتشست لیکن غم را
بررنده چو آب زندگانیست بخور
-امروز به فردا نرسد میمیرد
خوابی که به رویا نرسد میمیرد
از شوقه رسیدنست جاری شده ایم
رودی که به دریا نرسد میمیرد
-من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده ی آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
-من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بار تن نتوانم
من بنده ی آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
بگیر و من نتوانم
من نتوانم