

Song
·
4 mins 3 secs
·
May 5, 2013
میسوزم و میسوزم با زخم تو میسازم
-با هر غزل چشمت من قافیه میبازم
-پیش از تو فقط شعرم معراج غرورم بود
-ای از همه بالاتر، اینک به تو مینازم
-این سفره خالی را تو نام غزل دادی
-ای پر برکت گندم، من از تو میآغازم
-من اهل زمین بودم، فوّاره نشین بودی
-با دست تو پیدا شد بال همه پروازم
-از شبنم هر لاله، از تو کوزه پر کردم
-با عشق تو را دیدن تا اوج تو میتازم
-ای پر برکت گندم، من از تو میآغازم
-من اهل زمین بودم، فوّاره نشین بودی
-با دست تو پیدا شد بال همه پروازم
-از شبنم هر لاله، از تو کوزه پر کردم
-با عشق تو را دیدن تا اوج تو میتازم
-میسوزم و میسوزم با زخم تو میسازم ...
-هیهای مرا بشنو، از تو من و دل خسته
-من چاوش بی خویشم، با هق هقه آوازم
-راه سفر عاشق از گردنه بندان پر
-نامردم اگر از خون این باج نپردازم
-میسوزم و میسوزم با زخم تو میسازم ...