Tavahom

تمام زندگیتو دادی تا که

تمام زندگیتو پس بگیری

هزاران بار از اول شمردی

هزاران بار مُردی تا نمیری

دلت میخواست جهانی رو ببینی

که توش ناحق حریف حق نمیشه

میشه خندید و خندوند از ته دل

و هیچ ساده دلی احمق نمیشه

تمام سادگیتو دادی تا که

بفهمی آدما صادق نمیشن

دل رو باید نگه داری تو سینه‌ات

بدونی آدما لایق نمیشن

بدونی زندگی اونی نبودش

که رویاش رو تو سر میپروروندی

تصور با توهم فرق‌ها داشت

چه بیهوده به پای رویا موندی

بدونی زندگی اونی نبودش

که رویاش رو تو سر میپروروندی

تصور با توهم فرق‌ها داشت