Medad Rangi

خیلی ازت بدم میاد ، این قصه هارو دیگه بزن کنار خوب

همخوان :

مداد رنگیام رنگی نمیدم ، دیگه فاصلمون جمع و تفریق نمیشن

چشمات مثل ابرای تیرن ، وقتی میبارن که تنها نمیشن

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود

یکی که مداد رنگیای دفتر خاطراتش شده بود رنگش تمون

یکی که بود حسش غم مثل من ، دستاش سرده و فکرش رد

ولی نداشت دیگه باوری به عشق و حس و قلب و قید و بند

قسمت یک :

تابستونم شد برفی ، از وقتی که رفتی

رنگ برگای درختای این خیابونا دیگه سبز نیست

مشکی شدن ، این جدایی رو حس میکنن

واسه یه لحظه من دیوونه شدم و دارم هی میخورم

اتاقم میچرخه دوره کلم ، تعلق نداریم ما به هم نه

آینمو شیکوندم تا مثه دلم شه ، لباسامو از تنم پاره کردم

لعنتی من از تو پر دردم

شده اصلا فقط یه بار بهم بگی علی بیا دیگه تورو خدا برگرد

نه تو نیستی مال این حرفا ، یادم نمیره نه هیچوقت باز

پشت پنجره با سیگار هی حرف میزنم با دیوار

یالا عوضی بهم جواب بده ، شیکوندنه دلم چه حالی داشت

همخوان :

مداد رنگیام رنگی نمیدم ، دیگه فاصلمون جمع و تفریق نمیشن

چشمات مثل ابرای تیرن ، وقتی میبارن که تنها نمیشن

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود

یکی که مداد رنگیای دفتر خاطراتش شده بود رنگش تمون

یکی که بود حسش غم مثل من ، دستاش سرده و فکرش رد

ولی نداشت دیگه باوری به عشق و حس و قلب و قید و بند