

Song
·
9 mins 6 secs
·
Apr 3, 2016
شمالی گفتی و شعر یادم اومد
مثل شیرین که بود فرهادم اومد
-بلند گفتم آهای مردم چه ساده ان
یه باری رو دوش فریادم اومد
-همه چیزا که یادم رفته بودن
همه اش چشم بسته از سر یادم اومد
-خزر با ماهی ها و گیله مرداش
زنها و بچه ها و پیرمرداش
-با اون گوش ماهیهای رنگ وارنگاش
همه ریزا و درشتا و بلنداش
-شمالی بوی بارون داره کوزه ات
بذار مکتب بره طفل رفوزه ات
-نرو خوش باش و قلک خالی بفروش
بذار پا رو زمین بردارش از روش
زنها و بچه ها و پیرمرداش
-با اون گوش ماهیهای رنگ وارنگاش
همه ریزا و درشتا و بلنداش
-شمالی بوی بارون داره کوزه ات
بذار مکتب بره طفل رفوزه ات
-نرو خوش باش و قلک خالی بفروش
بذار پا رو زمین بردارش از روش
-کمک کن تا خرابا رو بسازیم
برای ساختنش جون منم روش
-برای ساختنش جون منم روش
همه دنیا فدای تاری از موش
-بباف با دست پرپینه ات حصیر'
بشورش از قفس اسم اسیر'
-طناب' پاره کن زنجیر' بنداز
بزن باز از سر نو زیر آواز
-تمام شالیکارا رو خبر کن
همه دریاهارو زیروزبرکن
-بدون فردا دیگه آزادی داریم
هزارتا ده به ده آبادی داریم