

Song
·
4 mins 52 secs
·
Feb 19, 2013
هیچ تنها و غریبی طاقت غربت چشماتو نداره
-هرچی دریا رو زمینه قد چشمات
-نمی تونه ابر بارونی بیاره
-وقتی دلگیری و تنها ، غربت تمام دنیا
-از دریچه قشنگ چشم روشنت می باره
-نمی تونم غریبه باشم توی آیینه چشمات
-تو بذار که من بسوزم مثل شمعی توی شبهات
-توی این غروب دلگیر جدایی
-توی غربتی که همرنگ چشاته
-همیشه غبار اندوه روی گلبرگ لباته
-نمی تونم غریبه باشم توی آیینه چشمات
-تو بذار که من بسوزم مثل شمعی توی شبهات
-توی این غروب دلگیر جدایی
-توی غربتی که همرنگ چشاته
-همیشه غبار اندوه روی گلبرگ لباته
-حرفی داری روی لبهات اگه آه سینه سوزه
-اگه حرفی از غریبی ، اگه گرمای تموزه
-تو بگو به این شکسته قصه های بی کسیتو
-اضطراب و نگرانی ، حرفای دلواپسیتو
-نمی تونم غریبه باشم توی آیینه چشمات
-تو بذار که من بسوزم مثل شمعی توی شبهات
-نمی تونم … نمی تونم ...