

Song
·
5 mins 14 secs
·
May 12, 2013
بادبادک ها ، بادبادک ها
-تا افق پله به پله
شب به نرمی گام برداشت
در کنار پله ها
فانوس روشن بود
-بادبادک های بازیگوش
دم تکان دادند
بادبادک رفت بالا
قرقره از غصه لاغر شد
-بادبادک جان چه می بینی از آن بالا؟
بادبادک جان چه می بینی از آن بالا؟
-در میان جاده ها آیا غباری هست ؟
بر فراز تخت سنگ آیا نشان از نعل اسب تک سواری هست؟
بادبادک جان ببین آیا بهاری هست؟
بادبادک جان ببین آیا جای پایی سبز خواهد شد؟
-قرقره از غصه لاغر شد
-بادبادک جان چه می بینی از آن بالا؟
بادبادک جان چه می بینی از آن بالا؟
-در میان جاده ها آیا غباری هست ؟
بر فراز تخت سنگ آیا نشان از نعل اسب تک سواری هست؟
بادبادک جان ببین آیا بهاری هست؟
بادبادک جان ببین آیا جای پایی سبز خواهد شد؟
-بر سر سفره بغض سنگینی برایم لقمه می گیرد
بادبادک جان ببین پیک امید آیا روی دوشش کوله باری هست؟
من دلم با خویش می گوید
که آری هست
-من دلم با خویش می گوید
که آری هست