

Song
·
5 mins 33 secs
·
Feb 27, 2017
صدایم کن صدای تو به شب پروانه می دوزد
نگاهم کن نگاه تو برایم خانه می سازد
بخند ای صبح نورانی پس از شب های طولانی
که هر اعجاز لبخندت مرا بیگانه می سازد
ببار ای آبی آرام بر صحرای خشک من
سحر باغم درختانم برایت لانه می سازد
بریز ای شوق پی در پی به صحراهای آبادم
خرابم کن خراب تو مرا دیوانه می سازد
تو آتش باش و برپا شو به سر تا پای شعر من
من آوازم که از عشقی کهن افسانه می سازد
پریشان شو پریشان تر از آن شب های طوفانی
نسیم از شهر ویرانم برایت شانه می سازد
صدایم کن صدای تو به شب پروانه می دوزد
نگاهم کن نگاه تو برایم خانه می سازد
ببار ای آبی آرام بر صحرای خشک من
سحر باغم درختانم برایت لانه می سازد
بریز ای شوق پی در پی به صحراهای آبادم
خرابم کن خراب تو مرا دیوانه میسازد
تو آتش باش و برپا شو به سر تا پای شعر من
من آوازم که از عشقی کهن افسانه می سازد
پریشان شو پریشان تر از آن شب های طوفانی
نسیم از شهر ویرانم برایت شانه می سازد
صدایم کن صدای تو به شب پروانه می دوزد
نگاهم کن نگاه تو برایم خانه می سازد
ببار ای آبی آرام بر صحرای خشک من
سحر باغم درختانم برایت لانه می سازد
بریز ای شوق پی در پی به صحراهای آبادم
خرابم کن خراب تو مرا دیوانه میسازد
تو آتش باش و برپا شو به سر تا پای شعر من
من آوازم که از عشقی کهن افسانه می سازد
پریشان شو پریشان تر از آن شب های طوفانی
نسیم از شهر ویرانم برایت شانه می سازد