

Song
·
4 mins 53 secs
·
Feb 6, 2017
صدای خشم از در اوّل بود
عاشقانه هاش از در بعد بود
دعای یک زن عین یک مادر
گلوله شکافتش سینه ی مردُ
بود صدای فقر اخبار جنون
برهنه دهن تو اذهان عموم
گلوله شکافتش گلوی فردُ
سکوت گرفت راهرورُ
من، متولد راهرو ام رطوبت دیوار و نم
خیلی سال دوییدم تو خودم بی حال و خم
شیشه ای رو ندیدم پشتش باشه چیزی جز من
شد برای من طبیعت این پوشش سنگی که خیسِ و سرد
کلی ته سیگار پشت تصمیمام تو پیچ آخر راهرو
روبروم سفید پشت سر سیاه روی من نخورد بارکد
شاهی ام که توش سرباز داشت
ماهی ام که توش صد سال داشت
زمزم ام پیچید تو گوشِت که سقوط حکم پرواز داشت
-پدرام آزاد
-شیشه ای رو ندیدم پشتش باشه چیزی جز من
شد برای من طبیعت این پوشش سنگی که خیسِ و سرد
کلی ته سیگار پشت تصمیمام تو پیچ آخر راهرو
روبروم سفید پشت سر سیاه روی من نخورد بارکد
شاهی ام که توش سرباز داشت
ماهی ام که توش صد سال داشت
زمزم ام پیچید تو گوشِت که سقوط حکم پرواز داشت
-پدرام آزاد
-از شروع این بازی هر روز تکرار و تکرار
انتهای این راهرو کجا میرسه این بار
تو عمق نفسهام یه آه نشسته انگار
یه گلوله تو سرم , گذشتم ریخت رو دیوار
- -از شروع این بازی هر روز تکرار و تکرار
انتهای این راهرو کجا میرسه این بار
تو عمق نفسهام یه آه نشسته انگار
بس مردم تو این راه , مرگ و سایم من این بار
-صادق
-من صدای اونور دیوارم میتونی صدامُ بشنوی؟
تو تنها در ساکت اینجایی میتونی مرزارو بشکنی؟
چی هستی که بغضت میکشه گلومُ ناخن
کی هستی که بودنت میکنه روحم رو آروم
کی هستی دِ روانی بگو من میدونم که این در باز میشه به روم
میشنوم نبضاتو میکوبن به توم ، میبینیم ، حس میشم، میدونم ، بدون
نصف آدم ، نصف روح
حس باور بهم بود
نصف تارم نصف پود
نصف خاکن ، نصف کود
قلب دیوار پر روزنه بود تاریکی میداد یک فرصت به نور
که شاید بتونه بسازه رویاش توی اعماق با معضل اون
روی فکرش یک ضربدر زرد
روزهای رفتشُ زد سر ضرب
بازی از قبل هم مسخره تر
هم زندس اینجا هم بستر بعد
اسبابت جمع کن که این آخرین صلح ام با توِ
این لحظه ی خروجمون سرود سقوط این پلِ
من از شهر فرشته هام قرمز توی نوشته هام
خداحافظ سر خورده ها
خالی های اینجا تا پُرش
- -پدرام آزاد
-از شروع این بازی هر روز تکرار و تکرار
انتهای این راهرو کجا میرسه این بار
تو عمق نفسهام یه آه نشسته انگار
یه گلوله تو سرم , گذشتم ریخت رو دیوار
- -از شروع این بازی هر روز تکرار و تکرار
انتهای این راهرو کجا میرسه این بار
تو عمق نفسهام یه آه نشسته انگار
بس مردم تو این راه , مرگ سایم من این بار