

Song
·
5 mins 2 secs
·
Apr 14, 2014
من صادقانه روز تولدم بغض می کنم
وقتی تو اینچنین کودکانه شاد و سرخوشی
وقتی پر از عطر زندگی و شوق رویشی
از هرچه کادو و تبریک و کیک متنفرم
از بچه های شاد نشسته توی تلویزیون
از مجری وجایزه هاو خنده هاشون
از اون بله های بلند گفتن و آوازهای فالش
از کارتون و عروسک های فیک متنفرم
از ساندویچ مدرسه ، کالباس سوسیس خیار
از عکس عصبانی عمام ، فحشای رو دیوار
ازنیمکت و کلاس کیف کتاب خودکار
از زنگ تفریح و معلم پرورشی متنفرم
از عید و عیدی و کت و شلوار طوسی گشاد
از صف کوپن بمب نفت درد قند شیر مواد
از پسته های تزیینی ممنوع روی میز
از هرکسی که بوی کباب می داد متنفرم
از صد گرم پنیر نسیه و بقالی که بعد مرد
از سوپ پای مرغ از اردکی که سربریده شد
از چشم ترس گوسفند و عطش گوشتش در آش
از آش و عاشورا و قصابی متنفرم
ازنیمکت و کلاس کیف کتاب خودکار
از زنگ تفریح و معلم پرورشی متنفرم
از عید و عیدی و کت و شلوار طوسی گشاد
از صف کوپن بمب نفت درد قند شیر مواد
از پسته های تزیینی ممنوع روی میز
از هرکسی که بوی کباب می داد متنفرم
از صد گرم پنیر نسیه و بقالی که بعد مرد
از سوپ پای مرغ از اردکی که سربریده شد
از چشم ترس گوسفند و عطش گوشتش در آش
از آش و عاشورا و قصابی متنفرم
از رقص پاتیل های شیک پا به سن
از زوزه های پیرزن آرتیست روی سن
از موی سبز پشت لب دوست لزبینم
از بوی بد زیربغل نقاش ها متنفرم
از خایه ها و خشتک چسبیده به حلق تو
از طعم تلخ عفونت مغز خلق تو
از حجب و عفت و روزانه جلق تو
از شرم خیس و مقدس لاپات متنفرم
از ریش بلند مضحک و احمقانه ام
از لفظ های آخوندی و ابلهانه ام
از ادعای باسن خر پاره کردن هام
از جنگ و اعتراض های مداوم متنفرم
از من شما و تمام قصه ها خدا
از بغض عاشقانه ترین شعرها
از سرنوشت گس روبروی مان
ازاینهمه تنفر و متنفرم متنفرم