

Song
·
4 mins 14 secs
·
Dec 30, 2014
توی قاب خیس این پنجرهها
عکسی از جمعهی غمگین میبینم
چه سیاهه به تنش رخت عزا
تو چشاش ابرای سنگین میبینم
-داره از ابر سیاه خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
-نفسم درنمیآد
جمعهها سرنمیآد
کاش میبستم چشامو
این ازم برنمیآد
-داره از ابر سیاه خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
-عمر جمعه به هزار سال میرسه
جمعهها غم دیگه بیداد میکنه
آدم از دست خودش خسته میشه
با لبای بسته فریاد میکنه
کاش میبستم چشامو
این ازم برنمیآد
-داره از ابر سیاه خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
-عمر جمعه به هزار سال میرسه
جمعهها غم دیگه بیداد میکنه
آدم از دست خودش خسته میشه
با لبای بسته فریاد میکنه
-داره از ابر سیاه خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه
-جمعه وقت رفتنه
موسم دل کندنه
خنجر از پشت میزنه
اون که همراه منه
-داره از ابر سیاه خون میچکه
جمعهها خون جای بارون میچکه