

Song
·
4 mins 40 secs
·
Dec 11, 2013
با من بمون ای همسفر
با من که از ره خسته ام
با جام لبریز نگات
از هستی خود رسته ام
با من بمون ای همزبون
تو این شب دلواپسی
با من که تنها مانده ام
در لحظه های بی کسی
ای یادگار از تو غرور زخمی ام
ای فارغ ازمن فارغ از یادت نیم
بر من رقیبم را پسندیدی ولی
شادم که میدانی و میدانم کیم
شادم که سودایی ندارم
در سینه غوغایی ندارم
آیینه ام خو کرده با شب
چشمی به فردایی ندارم