

Song
·
13 mins 15 secs
·
Dec 11, 2013
زینگونه ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست
-جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش
کز جان شکیب هست وز جانان شکیب نیست
-گمگشته ی دیار محبت کجا رود
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست
-عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست
- - -آسیمه سر رسیدی
از غربت بیابان
-دلخسته دیدمت در
آوار خیس باران
-ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست
- - -آسیمه سر رسیدی
از غربت بیابان
-دلخسته دیدمت در
آوار خیس باران
-وا مانده در تبی گنگ
ناگه به من رسیدی
-من خود شکسته از خود
در فصل نا امیدی
-در برکهء دو چشمت
نه گریه و نه خنده
-گم کرده راه شب را
سرگشته چون پرنده
-من ره به خلوت عشق
هر گز نبرده بودم
-پیدا نمیشدی تو
شاید که مرده بودم
پیدا نمیشدی تو
شاید که مرده بودم
-من با تو خو گرفتم
از خنده ات شکفتم
-چشم تو شاعرم بود
تا این ترانه گفتم
-در خلوت سرایم
یک باره پر کشیدی
-آن گاه ای پرنده
بار دگر پریدی
-در خلوت سرایم
یک باره پر کشیدی
-آن گاه ای پرنده
بار دگر پریدی