

Song
·
3 mins 16 secs
·
Nov 11, 2022
شهر خیابانهای دلتنگی
بغض هزاران آدم سنگی
-شهری که در آن عطر باران نیست
لبخند و گل در آن فراوان نیست
-باید که عاشق تر شود این شهر
در خواب آدم های با هم قهر
-ایکاش با خود سر نمی کردم
این شهر را باور نمی کردم
-ایکاش حالم با تو بهتر بود
یا شهر من یک شهر دیگر بود
-شهری که گم کرده صدایش را
هی می شمارد برجهایش را
-شهری که زنهایش بی آوازند
مردانش آسان دل نمی بازند
این شهر را باور نمی کردم
-ایکاش حالم با تو بهتر بود
یا شهر من یک شهر دیگر بود
-شهری که گم کرده صدایش را
هی می شمارد برجهایش را
-شهری که زنهایش بی آوازند
مردانش آسان دل نمی بازند
-شهری که رفته در غبار و دود
شهر عروسک های خواب آلود
-روزی که معصومانه گل چیدیم
تنهایی هم را نفهمیدیم
-ماندیم تنها خسته از تردید
گلهایمان در دستمان خشکید
-ما در قفس گفتیم آزادیم
ما گل به دست هم نمی دادیم
-جای نوازش زخم می خوردیم
ما زندگی کردیم یا مردیم؟
-این شهر روزی جای ماندن بود
یک نیمکت جای تو با من بود
چشمان ما دریای خواهش بود
دستان ما فکر نوازش بود