

Song
·
4 mins 31 secs
·
Jul 24, 2025
مرا به سنگ ببند و به آبها بسپار
هوایی ام کن و دستِ حبابها بسپار
مرا به دردِ زمین خوردن آفریده خدا
ببر، مرا به بزرگِ شهابها بسپار
-کلاغها پیِ تسخیرِ آشیانِ مناند
مرا به قلعهی امنِ عقابها بسپار
کسی بپرسد اگر حصر و قصر یعنی چه؟
بگیر عکسِ مرا و به قابها بسپار
-من آن کبوترِ صلحم، مرا ز سر وا کن
به دستِ تلخترین انتخابها بسپار
مرا که آتشِ سودابهها حریفم نیست
به شرطِ صلح، به افراسیابها بسپار
-من آن کبوترِ صلحم، مرا ز سر وا کن
به دستِ تلخترین انتخابها بسپار
مرا که آتشِ سودابهها حریفم نیست
به شرطِ صلح، به افراسیابها بسپار
-من آن کبوترِ صلحم، مرا ز سر وا کن
به دستِ تلخترین انتخابها بسپار
مرا که آتشِ سودابهها حریفم نیست
به شرطِ صلح، به افراسیابها بسپار
-من آن کبوترِ صلحم، مرا ز سر وا کن
به دستِ تلخترین انتخابها بسپار
مرا که آتشِ سودابهها حریفم نیست
به شرطِ صلح، به افراسیابها بسپار
-شراب، رمزِ شبِ چهره ارغوانیهاست
بگو شراب و به عالیجنابها بسپار
پُر از بهانهام امشب، بگیر گوش مرا
به لالای دلانگیزِ خوابها بسپار
-من آن کبوترِ صلحم، مرا ز سر وا کن
به دستِ تلخترین انتخابها بسپار
مرا که آتشِ سودابهها حریفم نیست
به شرطِ صلح، به افراسیابها بسپار
-من آن کبوترِ صلحم، مرا ز سر وا کن
به دستِ تلخترین انتخابها بسپار