

Song
·
4 mins 5 secs
·
Dec 11, 2013
من ازپشت شبهای بی خاطره
من ازپشت زندان غم آمدم
من از آرزوهای دور و دراز
من از خواب چشمان نم آمدم
تو تعبیر رویای نادیده ای
تو نوری که برسایه تابیده ای
تو یک آسمان بخشش بی طلب
تو برخاک تردید باریده ای
تو یک خانه در کوچک زندگی
تو یک کوچه درشهر آزادگی
تو یک شهر درسرزمین حضور
تویی راز بودن به این سادگی
مرا با نگاهت به رویا ببر
مرا تا تماشای فردا ببر
دلم قطره ای بی تپش درسراب
مرا تا تکاپوی دریا ببر
-