

Song
·
6 mins 17 secs
·
Mar 5, 2013
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برون کرد
-ز هر خون دلی سروی قد افراشت
به هر سروی تذروی نغمه برداشت
-که خورشید از شب سرد چو آتش سَر برون کرد
که از خون دل ما تذروی نغمه سر کرد
-صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است
-دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
-برادر نوجونه برادر غرق خونه
بردار مثل خورشید سَر می کشه تو خونه
-خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره
دلا این یادگار خون سرو است
-دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
-برادر نوجونه برادر غرق خونه
بردار مثل خورشید سَر می کشه تو خونه
-خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره
-خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره
-کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پز از بوی گل
اینجا همش بهاره
-کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پز از بوی گل
اینجا همش بهاره
-خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره